تختگاه خيال- نقدی بر مستند تختگاه هیچ کس

“تختگاه خيال”
دکتر محمد دليلي

نقدی بر مستند تختگاه هیچ کس

هنگامي كه از تمدن كهن و شكوه باستاني ايران سخن به ميان مي آيد كمتر كسي است كه عظمت تخت جمشيد را به خاطر نياورد.

كاخي وسيع و با عظمت كه طبق تعاريف متداول، ساختمان آن در زمان داريوش بزرگ آغاز گرديده و تا زمان خشايار شاه به طول انجاميده، بيش از ٢٠٠ سال پايتخت باشكوه هخامنشيان بوده و سپس توسط اسكندر مقدوني به آتش كشيده شده و ويران گشته است.

داستان اين شكوه و جلال چنان گيراست كه كمتر كسي دلش مي خواهد نگاهي به نظرات تخصصي ديگر، مانند آنچه در كتاب “ناصر پور پيرار” آمده بيندازد.

امّا،
دور از هياهو و داستان هاي پر طمطراق، يك فيلمساز جوان دوربين را دستش مي گيرد، در تخت جمشيد پرسه مي زند، و آنچه مي بيند به دقت ثبت مي كند. تحليل عقلاني تصويرهاي ثبت شده چندان دشوار نيست، البته به شرط آنكه ذهن بيننده در حصار باورهاي كهن گرفتار نباشد.

از “تختگاه هيچكس” سخن مي گويم، مستندي جسورانه، ساخته ي “مجتبي غفوري”!

غفوري همه صحنه هاي امروزي تخت جمشيد را با دقت به تصوير مي كشد، از عكس هاي نخستين اين مكان بهره مي جويد و گاه براي توضيح از انيميشن استفاده مي كند، و حاصل همان است كه برخي ديگر از محققين با ابزار مهجور كتاب به آن پرداخته اند.

او در اين مستند، بيننده را متقاعد مي كند كه تخت جمشيد يك “بناي ناتمام” است كه هيچگاه كار ساختماني آن به پايان نرسيده، هيچگاه تختگاه هيچكس نبوده و ويراني آن به دست اسكندر نيز احتمالا افسانه اي بيش نيست.

حجاري هاي نيمه تمام، عدم وجود كوچكترين نشانه اي از كف سازي و سقف، پله هاي نيمه كاره كه به ديوارهاي سنگي ختم مي شوند، سنگ هايي كه بر روي هم چيده شده اند تا يك تنديس از آنها تراشيده شود همه و همه مويد فرضيه ي ناتمام بودن بناي تخت جمشيد هستند.

مسلما “تختگاه هيچكس” مثل هر اثر هنري ديگر ايراداتي در خود دارد. مثلا از ضعف تيتراژ رنج مي برد، توضيحات ابتداي فيلم كمي خسته كننده است، گويندگي راوي به اندازه ي فيلمبرداري اش حرفه اي نيست و يا اين كه در پايان فيلم، به درصد درستي تاريخ در زمان هاي مختلف اشاره مي شود بدون آن كه سندي ارائه شود.

“تختگاه هيچكس” نقدهايي را نيز در پي داشته است اما هيچيك از اين نقدها نتوانسته اصل موضوع ناتمام بودن بناي تخت جمشيد را با دلايل محكمي رد نمايد.

حتي اگر “تختگاه هيچكس” تماما درست نباشد به درستي نمايانگر آسيب پذير بودن باورهايي است كه با حربه ي تكرار و تواتر در ذهن انباشته ايم. باورهايي كه با اندكي دقت و تفكر مي توان آنها را به چالش كشيد و در مواردي بسيار، نادرستي آن ها را دريافت.

2 دیدگاه

  1. نقدی سطحی بود.
    تعریف مدارک و مستندات برای این منتقد همانقدر است در تراز مدارک و مستندات دانشگاه های بی علم!
    بگذریم
    .
    ۲۰ روز پیش به مسجد جامع شهر ساوه سری زدم.
    متاسفانه مسجد تاریخ مشخصی ندارد و اثار تخریب عمدی در آن مشاهده میشود.
    و بیشتر شبیه به حوزه علمیه میماند تا مسجد.

    1. ممنون از توجهتون درصورت امکان و اگر به اماکن مشابهی مراجعه کردید تصاویر و فیلم های خود را با ما به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید