این مطلب توسط پژوهشگر ارجمند جناب آقای  احسان حاجی زاده در وبلاگ سرچشمه منتشر شده و به علت اهمیت موضوع در اینجا نصب میگردد. جناب حاجی زاده با بررسی متن قرآن نشان میدهد برخلاف ادعاهای تاریخی فاصله زمانی بین سه دین  اسلام، مسیحیت و یهودیت و پیامبران آنها  وجود نداشته است.

بررسی تاریخ انبیا از دریچه قرآن بخش اول

هر قوم و ملتی علاقه دارد برای خود تا آنجا که می‌تواند تاریخ‌سازی کند. گویی بشر بطور ذاتی معتقد است هرچقدر قدمت چیزی بیشتر باشد ارزش آن نیز بالاتر است.
به همین علت کشورها و اقوام سعی دارند با هر ترفندی که شده تاریخ چند هزار ساله برای خود بتراشند.
مذاهب نیز در این میان سعی دارند تاریخی دور و دراز برای خود داشته باشند و از مذهب دیگر تا می‌توانند فاصله زمانی بگیرند تا متمایز و متفاوت دیده شوند.
مسیحیت از اسلام ۶۰۰ سال و یهود از مسیحیت بیش از ۱۰۰۰ سال فاصله دارد ولی آیا واقعا اینطور است؟

در این خصوص به سراغ قرآن این معتبرترین کتاب نزد مسلمانان می‌رویم که سالم‌ترین و معتبرترین سند تاریخی محسوب می‌شود.
وقتی سرگذشت پیامبران را در قرآن می‌خوانیم متوجه می‌شویم پیامبران پشت سر هم مبعوث می‌شدند و لزوماً فاصله‌ای چند صد ساله یا هزار ساله بین آنها وجود ندارد. حتی شده چند پیامبر در یک زمان و حتی در یک مکان حضور داشته‌اند. برای مثال ابراهیم و لوط در یک زمان ولی در مکان‌های متفاوتی بوده‌اند. یا موسی و هارون در یک زمان و مکان باهم بودند. بدین ترتیب شاید لازم باشد توالی زمانی رسولان (خصوصا موسی، عیسی و محمد که پایه‌گذاران سه دین بزرگ امروز محسوب می‌شوند) را با دقت بیشتری و بر اساس قرآن بررسی کنیم.
فردی بنام هارون در قرآن ربط‌دهنده یکی از مهمترین نسبت‌ها در تاریخ تحریف شده است.
يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا
«اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت بدكاره نبود.» (آیه ۲۸ سوره مریم)
وقتی مردم عیسی را در آغوش مریم می‌بینند خطاب به او چنین می‌گویند. مردم در اینجا نام مریم را بطور مستقیم نمی‌برند بلکه با گفتن «ای خواهر هارون» جایگاه و موقعیت مریم را به او متذکر می‌شوند و همچنین خوشنام بودن پدر و مادرش را به او یاداوری می‌کنند.
پس مریم برادری بنام هارون دارد، برادری که معلوم است جزو چهره‌های نام‌دار و مذهبی است. در بخش‌های دیگر قرآن جدای از آیه بالا نام هارون ۱۹ بار دیگر آمده است و در همه آنها برادر موسی و خود نبی است. در قرآن مریم فرزند عمران خوانده می‌شود: وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ (آیه ۱۲ سوره تحریم) و طبق شجره پذیرفته شده توسط یهودیان (بر اساس تورات) و مسلمانان (طبق سنت و قرآن) هارون فرزند عمران است. بنابراین موسی، هارون و مریم (مادر عیسی) برادر و خواهر بوده و در نتیجه عیسی و موسی هم‌عصر می‌شوند.
اما رهبران مسیحی و یهودی که فاصله زمانی هزار ساله بین مذهب خود با دیگری قائل هستند دو مریم به ما معرفی می‌کنند (یکی فرزند عمران و خواهر هارون و دیگری فرزند یهوقاقیم و مادر عیسی) و با پیش کشیدن همین موضوع قرآن را زیر سؤال می‌برند و می‌گویند محمد، مریم خواهر هارون را با مریم مادر عیسی به اشتباه یک نفر در نظر گرفته است.
علمای مسلمان در پاسخ اینگونه عنوان می‌کنند که دو مریم با همان فاصله زمانی هزار و چند ساله داریم که برحسب تصادف نام پدر هر دوشان نیز عمران بوده است و دو هارون داریم یکی حقیقی که برادر موسی است و یکی مجازی و ضمنی، یعنی «ای خواهر هارون» ذکر شده در آیه ۲۸ سوره مریم (یا اخت هارون) عنوانی است که به اشخاص نیکوکار می‌دادند یا راهبه‌ها را به این نام می‌خواندند.
این پاسخ دو اشکال دارد: اول اینکه یهودیان در شجره خود دو عمران ندارند. دوم اینکه هیچ سندی برای مجازی بودن هارون در «ای خواهر هارون» نداریم و جایی چنین عنوانی یا مشابه آن تکرار نشده است. در این آیه به پدر و مادر مریم هم اشاره می‌شود که نشان می‌دهد هارون نیز جزو خانواده مریم است به عبارت دیگر همه افراد یاد شده در این آیه خانواده مریم هستند.
متأسفانه علمای مسلمان به جای اینکه قرآن را مبنای دانش و آگاهی قرار بدهند و کتاب‌های دینی پیشین، تاریخ، علم و غیره را با آن تطبیق و در صورت لزوم اصلاح کنند همه جا سعی کرده‌اند قرآن را به نحوی با منابع دیگر همرنگ نشان بدهند.
در‌واقع نمی‌توان به هیچ شکل منطقی و معقولی توجیهی برای این موضوع پیدا کرد. در اینجا چاره‌ای نداریم جز اینکه در این خصوص یا تاریخ مرسوم را درست و مبنا قرار بدهیم و قرآن را اشتباه بدانیم یا قرآن را درست و مبنا قرار بدهیم و تاریخ مرسوم را اشتباه بدانیم. قاعدتاً کسی که معتقد به وحیانی بودن قرآن است دومی را می‌پذیرد.
در اینجا سؤالی مطرح می‌شود: هارون برادر موسی است و بدین ترتیب موسی نیز برادر مریم می‌شود پس چرا مردم خطاب به مریم بجای موسی که مشهورتر و نام‌دارتر از هارون است، هارون را به عنوان برادرش یاداوری کردند؟
کلید این سوال در آیه ۹۴ سوره طه است:
«موسى گفت اى هارون وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد كه از من پيروى كنى، آيا از فرمانم سر باز زدى؟ هارون گفت اى پسر مادرم ريش و مویم را نگیر، ترسيدم بگويى ميان بنى‏ اسرائيل تفرقه انداختم و سخنت را مراعات نكردم.» (آیات ۹۲ تا ۹۴ سوره طه)
در این آیه هارون به موسی می‌گوید «ای پسر مادرم» و به سادگی نمی‌گوید برادرم، از این خطاب می‌فهمیم موسی و هارون فقط از طرف مادر برادر بوده و پدرشان فرق داشته است. این گمان وقتی قوی می‌شود که توجه کنیم تنها سخنی که از زبان هارون در قرآن منعکس شده است همین آیه است علارغم اینکه بخاطر قدرت سخن‌وری‌اش به عنوان نبی انتخاب شده و موسی را همراهی می‌کند.

مریم را نمی‌توانیم در این شجره‌نامه بیاوریم چون باز هم خواهر موسی می‌شود ولی طبق آیه ۲۸ سوره مریم، فقط هارون برادر مریم است. از طرف دیگر و طبق تورات مادر مریم بچه دیگری جز مریم ندارد. در نتیجه شجره دیگری می‌کشیم که در آن مریم و هارون پدر مشترک و مادر متفاوت دارند.

وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ (آیه ۱۲ سوره تحریم)
مریم دختر عمران است پس پدر مشترک هارون و مریم عمران نام دارد. همچنین مریم و موسی هیچ نسبت خواهر و برادری با هم ندارند برای همین در آیه آیه ۲۸ سوره مریم «ای خواهر هارون» و نه «ای خواهر موسی» آمده است. البته موسی و مریم یک برادر مشترک یعنی هارون دارند.

بدین ترتیب هارون دایی عیسی می‌شود و چاره‌ای نداریم جز اینکه تاریخ رایج مسیحیت، یهودیت و به طبع آن اسلام را زیر سؤال ببریم و به بررسی موشکافانه آنها بپردازیم. در بخش‌های بعدی به موارد دیگری اشاره خواهد شد که زوایای دیگری از تاریخ انبیاء و ادیان را روشن می‌کند.