بررسی تاثیرات احتمالی گاه شناسی نو بر زبانشناسی

بررسی تاثیرات احتمالی گاه شناسی نو بر زبانشناسی

سلمان سهیلی ، دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه آزاد تهران شمال

چکیده
قدمت ارائه شده برای بسیاری از زبان ها به احتمال زیاد با واقعیت تفاوتی چشمگیر دارد. گاه شناسیِ سنتی تاریخ که عمدتا توسط جوزف اسکالیجر ، زبانشناس تاریخی تهیه شده است، تناقضات فراوانی را درخود نهفته دارد. گاهشناسی نو که نظریه ای نوبنیان است و عمدتا در نتیجه تلاش های اولیه آناتولی فومنکو ، ریاضیدان روس عرض اندام کرده است، با نقدِ گاهشناسی سنتی سعی در به چالش کشیدن وقایع نگاری کلاسیک تاریخ خاورمیانه و اروپا و لاجرم خود تاریخ دارد. این مقاله برای نخستین بار در ایران به بررسی مستقل تاثیرات احتمالی گاهشناسی نو بر دانش زبان شناسی ، بخصوص حوزه زبانشناسی تاریخی می پردازد و با روش توصیفی و رویکرد کیفی سعی در بررسی متون نگاشته شده در حوزه نظریه مذکور و کشف نقاط تلاقی احتمالی این نظریه با دانش زبان شناسی دارد.. از آنجا که طولانی سازی تاریخ می تواند به ایجاد غرور کاذب برای ملت ها از طریق جنگ روانی و نهایتا سوء استفاده از آن ها بیانجامد، اطلاع از میزان اتکاپذیری نظریات جریان اصلی آکادمیک حاکم بر جهان شایان اهمیت است.
کلید واژه ها : گاه شناسی نو ، آناتولی فومنکو ، قدمت تاریخی ، زبان شناسی تاریخی ، آثار باستانی

1 . مقدمه
1-1 تعریف گاه
شناسی و گاه شناسی نو
«آنکس که گذشته را کنترل کند آینده را کنترل می کند . آنکس که حال را کنترل کند گذشته را کنترل می کند» .
آناتولی فومِنکو[1](1945.م) ریاضیدان روس و پدرخوانده معاصرِ نظریه گاهشناسی نو ، این جمله از جورج اورول، رمان نویس شهیر انگلیسی، را در نخستین صفحه از کتاب اصلی خود تاریخ، افسانه یا علم؟ می آورد تا گوشزد کند که تاریخ، پذیرفتنی یا ناپذیرفتنی، محصولی بشری، کنترل پذیر، شکل یافتنی، دارای گفتمان غرض مند و لاجرم قابل نقد است. گاهشناسی که گاه نگاری، گاه شماری و وقایع نگاری نیز خوانده می شود ترجمه واژه کرونولوژی بوده و در واقع دانش محاسبه ریاضی گونۀ وقایع تاریخی، نحوۀ چینش، ترتیب و توالی بخشیدن به آنها در کنار یکدیگراست (فرهنگ وبستر ، 2018). گاهشناسی نو[2] بعنوان نظریه ای نوپا، بر این باور است که گاهشناسی سنتی خاورمیانه و اروپا از اساس مخدوش است و وقایع منتسب به امپراطوری رُم، یونان کُهن و مصر باستان ، در واقع 1000 سال پس از زمان منتسب به آنها و در طول قرون وسطی شکل گرفته اند و در این راستا تلاش صاحبنظران این عرصه بر این است تا مدلی نوین از ترتیب وقایع تاریخی و مکان و زمان بروز آنها بازسازی و ارائه کنند (فومنکو، 1972: 1)

اما امروزه این نظریه بین رشته ای بی شک با آناتولی فومنکو شناخته می شود که جامع ترین تحقیقات را بطور مستقل در این رابطه انجام داده است . مهمترین دانشمندان این عرصه را محققین علوم دقیقه مانند ریاضیات و آمار تشکیل می دهند. چرا که در گستره وقایع نگاری تاریخی، با دریایی از اعداد و ارقام و گزارشات آماری ارائه شده از سوی مورخین سروکار داریم که قابل مطالعه، مداقه و تحلیل به لحاظ منطقی و عددی هستند. گاهشناسی در قرن 16 و 17 میلادی ، صرفا شاخه ای از ریاضیات بشمار می آمد(فومنکو 1972).

1-2 گاه شماری سنتی اسکالیجر
جوزف اسکالیجر[3] (1540-1609) پژوهشگر ، رهبر مذهبی و زبان شناس تاریخی اهل ایتالیا یا فرانسه، بیشتر به خاطر بسط تصویر تاریخ کلاسیک، با محوریت یونان و رم باستان، به تاریخ پرشیا ، بابل ، یهودیت و مصر باستان شهرت دارد (دایره المعارف بریتانیکا ، 2018) . در واقع زمانی که صحبت از گاهشناسی و در واقع گاهشناسی سنتی می شود مراد، آن گاهشناسی است که بنیان گذار متاخر و اصلی آن اسکالیجر است . او دست به منظم سازی وقایع تاریخ بر پایه وقایع نجومی و کسوف وخسوف های گذشته زد و ترتیبی برای وقایع و رخدادهای تاریخی نوشت که هم اکنون الگوی مورد استفاده و پذیرفته شده توسط تاریخ جریان اصلی، عامه مردم و جامعه آکادمیک است. گاهشناسی نو چنانکه گفته شده و روشن خواهد شد نظریه ای است که نادرستی گاه شماری سنتی را آشکار کرده و در واقع پس از آشکار سازیِ این عدم صحت ، به ناچار نه تنها تصور عددی و ریاضی بلکه تصور محتوایی رایج از تاریخ جریان اصلی را نیز به چالش می کشد .

1-3 اهمیت گاهشناسی نو و پژوهش حاضر
تحریف و طولانی سازی تاریخ سلاحی سیاسی برای قبضه قدرت است وکمترین تاثیر منفیِ آن می تواند در راستای تقویت انگیزه های نژادپرستانه و تحریک حس برتری قومی در برنامه های بلند مدت توطئه گرانِ جدایی طلب و طراحان فروپاشی ها و تفکیک های زبانی- قومیتی، به ایجاد غرور کاذب برای ملت ها و اقوام و نیز تحت الشعاع قراردادن مشترکات منسجم کننده ملت ها بیانجامد (کاسپاروف ، 2000 : 6). از این حیث نیازمندیم تا با تاریخ برخوردی علمی داشته باشیم و نه حماسی. می توان گفت مواجهه علمی با گاه نگاری تاریخ ، برای نخستین بار توسط نظریه گاهشناسی نو صورت گرفته است. بی شک اگر بتوان پذیرفت که قدمت حقیقی وقایع و آثار باستانی تحت تاثیر گاهشناسی رایج ، جا به جا شده است، قطعا می توان در مورد قدمت زبانهای مختلف نیز حداقل شک خود را ابراز کرد. چرا که زبان ابزار مهمی برای تعیین هویت سیاسی اجتماعی و ایجاد اتحاد و تفرقه در بین اقوام به حساب می آید. بررسی مستقل تاثیر گاهشناسی نو بر زبانشناسی و قدمت زبانها کاری است که تا کنون انجام نشده است و تنها شامل نتایج پراکنده در میان آثار مربوط به محققین این نظریه است . هدف از نوشتن مقاله حاضر، هویت بخشی مستقل به نتایج زبانشناختی گاه شناسی نو، جمع آوری و نشان دادن برخی پیش نیازها و بررسی مقدماتی ظرفیت های زبانشناختی این نظریه است.
سوال پژوهش حاضر به این شرح است: مطالعات و تحقیقاتِ عمده در حوزه نظریه  تاریخی گاهشناسی نو که می توانند دانش زبانشناسی را تحت تاثیر قرار دهند کدامند ؟در واقع پاسخ به این سوال مشخص کننده مرز تلاقی نظریه گاهشناسی نو و زبانشناسی خواهد بود .

2. مبانی نظری و پیشینه پژوهش

ماهیت خاص تحقیق حاضر ایجاب می کند که پیشینه آن، بخشی از داده های آن هم باشد . لذا بمنظور جلوگیری از تکرار بیهوده ، تنها به معرفی کلیتی از فومنکو و نمونه ای از روشهای او بسنده می شود.
2-1 معرفی فومنکو و روش های او در بررسی محتوایی تاریخ و متون تاریخی
هفت جلدی تاریخ ، افسانه یا علم؟ از آناتولی تیموفیویچ فومنکو را می توان سرآمد پژوهش های گاهشناسی نو دانست. اساس کار او روشهای ریاضی و آماری است و جرقه اولیه شروع کار او در زمانی پدید آمد که این استاد دانشگاه مشغول حل مسئله ای در مورد مکانیک سماوی و چرخش ماه بدور زمین بود و دریافت که طبق گاه شماری سنتی سیاره ماه مجبور است سرعت خود را، در بازه ای خاص از زمان، بطور ناگهانی و چشمگیری تغییر داده و سریعتر از معمول حرکت کرده باشد؛ امری که اساسا غیر معقول است (مُثمر و حقیقت ، 2018) . او این معما را با آشکار سازی اشتباهات گاه شماری اسکالیجری که مبتنی بر خسوف وکسوف های رخ داده در گذشته بود حل کرد و سپس نتیجه گرفت چنین خطایی می تواند در مورد وقایع نامه های باستانی نیز رخ داده باشد. او نهایتا دریافت که در واقع اسکالیجر در قرن 15، درکتاب خود با نام تصحیح کرونولوژی، وقایعِ تاریخ ملل مختلف را بر روی یک خط زمان، بطور متوالی و پشت سر هم ردیف کرده بوده است(مُثمر و حقیقت ، 2018). فومنکو روش او را ابطال کرده و ثابت کرد که بسیاری از وقایع تاریخی که طبق گاه شماری سنتی در طول یکدیگر قرار دارند در واقع در عرض یکدیگر هستند و به بیان صحیح تر برخی وقایع تاریخی در چند مکان جغرافیایی مختلف کپی شده و تنها نام شخصیت ها و مکان های جغرافیایی موجود در آنها تغییر یافته است . پس تنها یکی از آنها می تواند واقعیت داشته باشد. ریاضیدانان دیگری از جمله گلب نوسوفسکی با او در این راه همکاری کردند و دست به بازسازی تاریخ زدند. هر گونه سند، یادداشت، بیوگرافی، نقشه تاریخی و بیوگرافی خاندان های سلطنتی به روش های اختراع شده توسط این محققین قابل بررسی است.
یکی از روش های آنان برای مقایسه متون، ماکزیمم های نسبی نام دارد . به باور آنان هر متن زنجیره ای از وقایع را که طی سالهای متمادی رخ می دهد در خود دارد بنابراین اگر ملزومات رویدادی هر واقعه بصورت عددی تعریف شود، یعنی فرضا  به سال ها و لحظات مربوط به وقایع ذکر شده در هر متن عددی اختصاص داده شود و سپس عدد مشخصه برای هر متن بدست آید می توان برای هر یک از متون A و B که مثلا مربوط به زندگی دو پادشاه است ،نمودار جداگانه ای رسم کرد . سپس در صورت همپوشانی قله های سینوسی دو نمودار با یکدیگر می توان نتیجه گرفت که این واقعه تکراری است و محال است که دو پادشاه در دو نقطه جغرافیایی تا بدین حد شبیه به هم زیسته باشند و تاریخ جنگ ها و اقدامات سیاسی آنها دارای این میزان همپوشانی باشد پس احتمال یکی بودن هر دو واقعه می رود(نمودار 1).

نمودار 1  .نمودار ماکزیمم های نسبی برای دو واقعه تاریخی

نهایتا تیم فومنکو .مشخص کرد که در گاهشماری سنتی 3 جابجایی زمانی بزرگ وجود دارند :  300 سال، 1000 سال و 1800 سال . بسیاری از رویدادهای تاریخی قرون وسطی توسط وقایع نگاران پیشین به قبل تر از این زمان منسوب شده بود..برای نمونه آنها یک رویداد نامه را در قرن پانزدهم ، کپی دومش را در 300 سال قبل ، کپی سومش را در 100 سال قبل تر ، و کپی چهارمش را در 1800 سال پیش تر از آن جای گذاری کرده اند. اینگونه است که طولانی سازی تاریخ پدید می آید. لارم به ذکر است که علوم شیمی و مهندسی مواد و معماری نیز به وفور در بررسی های گاهشناسانه مورد استفاده قرار می گیرند . روش های این علوم بر روی کلیه آثار باستانی از جمله بناها ، ظروف دست ساز ، سکه ها و نسخ خطی کهن انجام می شود. نیز تطابق آن ها با تاریخ مکتوب و کشف تناقضات آنها بسیار در این زمینه پر کاربرد است .
3 . روش شناسی پژوهش حاضر
اکثر متون مربوط به گاهشناسی نو به زبان های روسی و آلمانی بوده و دسترسی به منابع انگلیسی زبان در این باره بسیار محدود و مشکل است. بنابراین از مترجمین خبره روسی و آلمانی در این زمینه بهره گرفته و تعداد 7 مورد پژوهشی انجام شده که مبین قابلیت تاثیر این نظریه بر حوزه زبانشناسی بود استخراج و معرفی شد. این نمونه مطالعاتی که شامل کتب و فیلم های مربوطه است به روش کتابخانه ای از دنیای مجازی گردآوری شده است. روش بکار رفته برای انتقال این مطالعات و پژوهش ها نیز روش توصیفی با رویکرد کیفی است. لازم به ذکر است تعداد داده های تحلیل شده و موارد اثبات کننده داده ها در مقاله حاضر کمتر از تعداد مواردی است که عملا قابلیت بررسی شدن را دارد و در راستای رعایت ملزومات غالبا فنی ارائه پژوهشِ حاضر، به ناچار از ارائه بهینه شواهد و مدارک اثبات کننده نظریه صرفنظر کرده و بیشتر به معرفی کلی مسائل پرداخته شده است .

4 . تحلیل داده ها
4-1 مطالعات گاهشناسانه پیرامون قدمت زبان های اروپایی و منشا اسلاوی آنها
فومنکو در ابتدای این بحث با یادآوری این که در امپراطوری مغول زبان های اصلی ترکی و اسلاوی بودند و زبان ملی اسلاوی بود خاطرنشان می کند که بعد از فروپاشی این امپراطوری، اصلاحگران برآن شدند که بمنظوراستقلال زبانی ولایات تجزیه شده از مادرشهر[4] ، برای آنها زبان جدیدی بیافرینند (فومنکو،2018). پیش از آن در قرون 16 و 17، حاکمان جدید ، افراد خاصی را که وظیفه اختراع زبان جدید را داشتند فراخواندند و این عاملِ ابداع علم زبان شناسی بود. در ابتدا تنها هدف این علم ساخت زبان ها در ابعاد گسترده ، یعنی لاتین باستان ، یونانی باستان، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و غیره ، از زبان اسلاوی بود و چون اصلاحگران مواد اولیه متفاوتی نداشتند در همه زبان های اختراع شده نشان های متعددی از اسلاوی بودن وجود داشت (فومنکو ،2012) . در جلد دوم کتاب هفتم فومنکو مدارک و دلایل مفصلی دال بر این گفته ارائه شده استکه مورد زیر مُشتی نمونه آن خروار است .

درالفبای روسی کهن و نیز رسم الخط روسی دست نویس امروزی، نمایه ای بسیار شبیه M با تلفظ /t/ وجود دارد. بنابراین واژه  ТЫН[= /tin/ ] در الفبای رسمی امروزی روسی ، به معنای دیوار و حصاردر گذشته و نیز در خط دستنویس امروز با صورتی شبیه به  MЫН نوشته می شده و می شود و همان /tin/خوانده می شود. ؛ این امرتداعی کننده MOEN [=دیوار] در زبان لاتین است که البته آوای آغازین آن ، برعکس زبان روسی،/m/ است و نه /t/. رصد این فرایند زمانی آسان تر می شود که به لغت روسی СMЕНА [=/stenɑ/]، باز هم بمعنی دیوار، توجه کنیم.آنگاه در می یابیم که لغت MOENIA [=دیوار] در لاتین کهن از روی مشابه روسی آن کپی برداری شده است. به همان ترتیب هر جا در زبان روسی حرف M با تلفظ/t/دیده می شود ، در لاتین مستقیما به M  با صدای /m/ تبدیل شده است بدون اینکه به اختلاف آوایی اصلی آن در زبان اسلاوی روسی، یعنی/t/ آغازین، توجه شود . فومنکو در جایی دیگر  می پرسد آیا PEDESTAL در زبان لاتین به معنای پایه ستون ، نتیجه الحاق دو کلمه روسی PIATA به معنای پا وSTOL[5] به معنای میز است یا برعکس، این دو واژه روسی از آن واژه خارجی عجیب درست شده اند و ناگهان از زبان روسی سربرآورده اند. به عقیده او در این مورد هم لاتین وامدار روسی است و نگاهی به کلمه MUSCERDA در لاتین به معنای فضله موش که یادآور دو کلمه اسلاوی MYSH و SRAT است و در انگلیسی به ترتیبMOUSE وCRAP را تداعی می کنند محال است این تصور را به ذهن متبادر کند که دو واژه اسلاو МЫШЬ  و СРАТЬ بعدها از واژه لاتین خوش آهنگ MUSCERDA زاییده شدند تا حیات نامربوط خود را آغاز کنند . فومنکو و نوسوفسکی حداقل 3570 گروه لغوی اینچنینی را در فرهنگ لغات ویژه خود جمع آوری کرده اند. (فومنکو ، 2012 : 23)

4-2 مطالعات گاهشناسانه در مورد عهد عتیق و عهد جدید و جغرافیای شهرهای مقدس
فومنوکو و نوسوفسکی دریافتند که در ترجمه شرعی کتاب مقدس متعلق به شورای کلیسا در قرن 19، در داستان بازسازی اورشلیم واژه تعمیربرای این باصطلاح بازسازی بکار گرفته شده است .« آنها دیوارها و دروازه ها را تعمیر کردند» حال آنکه در نسخ قرن 16 از همین کتاب به جای واژه تعمیر کردندکلمه ایجاد کردند و یا ساختند[6] استفاده شده است (فومنکو،2012) . ظاهرا در نسخ قدیمی تر، کتاب نحمیا از ساخت یک اورشلیم کاملا جدید صحبت می کند . گویی ویرایشگران کتاب مذکور به این تغییر کوچک ، یعنی تبدیل واژه ایجاد به تعمیر، نیازمند بودند تا به خواننده القا کنند که اورشلیم در محل پایتخت قبلی بازسازی شده است نه در یک محل جدید . فومنکو و نوسوفسکی سپس با طرح این سوال که «پس اورشلیم واقعی کجاست؟» و بیان چندین واقعیت از جمله فزونی فاحش تعداد نسخه های عهد جدید متعلق به قرن 16 نسبت به تعداد نسخه های عهد عتیق همان قرن و با استنادات بسیار جالب و توصیفات متعدد از متن کتاب مقدس نشان می دهند که  توصیفاتی که عهد عتیق از اورشلیم  بیان می کند در واقع مربوط به کاخ کرملین است . بعلاوه آنها نشان دادند که کرملین در قرن 16 بنا شد و نه قرن 15 (فومنکو ، 2012)

 

4-3 مطالعات گاه شناسانه در مورد تاریخ چین
یوگن گابوویچ (1983-2009.م) در مقاله خود با نام یک انقلاب کرونولوژیک در نتیجه تحلیل تاریخ ضمن اشاره به مقاله ای از کلارک ولتون نویسنده آمریکایی با عنوان ساخت تاریخ کهن در چین امروزی و نیز مقاله ای بقلم اریک اکهولم از نیویورک تایمز، از پروژه بزرگ تحقیقاتی دولت چین در راستای طولانی سازی چند صدساله تاریخ چین و عقب کشیدن 1229 ساله آن، علیرغم مخالفت آگاهان و پژوهشگران مستقل خبر می دهد. او در جایی دیگر به نقل از ادوارد شاوگنزی مورخ دانشگاه شیکاگو این اقدام را بیشتر سیاسی و میهن پرستانه می خواند تا پژوهشی. در مقاله ای دیگر با عنوان معمای دیوار بلند او با ارائه مستندات خود که آمیزه ای از روش های ریاضی ، معماری، باستانشناسی و مهندسی مواد است استدلال می کند که دیوار چین در واقع برای قرن ها یک اسطوره تخیلی اصیل اروپایی بود و در 1950، در قالب دیوار امروزی چین، به آن جامه عمل پوشانده شد.گابوویچ توضیح می دهد که منظور او این نیست که پیش از 1950 هیچ استحکاماتی در مرز چین وجود نداشته است بلکه ایده دیوار بزرگ چین که تمامی این استحکامات را به هم وصل کرده و طول آن را به اعدادی تخیلی همچون1500، 7000 و حتی 50000 کیلومتر در دورتادور چینِ امروز رسانده است تنها در دوره مائوتسه تونگ و دنگ تسائو پینگ کلید زده شده است (گابوویچ ، 2000) . واضح است که استحکامات بسیار قوی تا شمال پکن و دیگر نقاط وجود داشته است، اما این ایده که دیواری چنین طویل برای جلوگیری از حمله مغول ساخته شده باشد کوته فکرانه است (گابوویچ ،2000) . او از عدم ذکر نام این دیوار توسط مارکوپولوی جهانگرد نیز یاد می کند : تو گویی او هرگز در چین نبوده است . البته اصلا دلیلی قطعی برای واقعیت داشتن خود داستان مارکوپولو هم وجود ندارد. کتابِ مارکوپولو هرگز به چین نرفت و نیز تحلیل های ریاضی فومنکو راجع به محدوده های جغرافیایی سفرِ پولو و نوشته های چندین منتقد روسی نیز این فرض را ثابت کرده اند(گابوویچ ،2000).
استیو میچل، مردم شناس و زبان شناس آلمانی بر این باور است که برطبق کتیبه های برنزی کهن ، زبان چینی کهن در اوائل قرن 17 و یا 18  بوسیله یسوعیون آلمانی نابود شده است و تاریخ چین به زبان چینی جدید نوشته شده است و البته نه فقط آلمانی ها ، که محققین یسوعی پرتغالی ، ایتالیایی ، بلژیکی و … نیز همگی نویسندگان اصلیِ تاریخ چین هستند(گابوویچ، 2000 : 7). آنگونه که موزوروف (1854-1946) از بانیان نظریه گاهشناسی نو، استدلال می کند خط چینی نیز محصول فکر اروپایی است. زمانی که اروپاییان وارد چین شدند تنوع زبانهای مورد تکلم در آن سرزمین به قدری بود که تعیین یک رسم الخط واحد برای هرگونه از آن امری غیرممکن بود چرا که در یک گونه چهار لحن، دردیگری هفت، دیگری یازده و یا سیزده لحن متفاوت وجود داشت و آنها آشکارا به زبان های متفاوتی صحبت می کردند. پس تنها شق ممکن، انتخاب تصاویر برای تشکیل یک الفبا بود (گابوویچ ، 2000).
مثال دیگر در همین راستا اختراع ماشین چاپ است . گابوویچ استدلال می کند که آن نسخه از تاریخِ ارائه شده برای اختراع این دستگاه که به آلمان قرن 15 میلادی -در حدود 1440- بر می گردد به مراتب قابل قبول تر است ، چرا که تمام زبان های اروپایی دارای الفبا و رسم الخط آوانگاردار بوده اند . حال آنکه نقطه نظر رسمی بر این باور است که 300 سال پیش تر ، در قرن 11، شخصی در چین میلیون ها نماد و قالب هایی فلزی حروف الفبا را ساخت، تنها یک کتاب چاپ کرد و نهایتا چینی ها از ادامه چاپ کتاب صرفنظر کردند! چرا که تنها می خواستند در لابلای تاریخ جایی برای خود دست و پا کنند. (گابوویچ ، 2000). گابوویچ بعدتر به این واقعیت اشاره می کند که بخشهای عمده ای از تاریخ چین در واقع ترجمه ای از کتب مختلف به زبانهای متنوع اروپایی است و از آنجایی که زبان چینی زبانی آوانگارانه نیست ، پس از روی ترجمه نمی توان تعیین کرد که زبان مبدا چه زبانی بوده است. (گابوویچ ، 2000)
در مثالی دیگر او به لگاریتم های ریاضی که به باور جریان اصلی تاریخ ، 500 سال پیش از ارائه شدن در هلند ، در چین اختراع شده بودند اشاره می کند، و می افزاید همان اشتباهات چاپی موجود در لگاریتم های طبیعی نِپر که نخستین بار در 1620 به چاپ رسیدند ، عینا در نسخه چینی لگاریتم ها که 500 سال قدیمی ترند نیز به چشم می خورد! (گابوویچ ، 2000) . او سپس با صحبت از این واقعیت که دولت اوکراین مشغول نوشتن تاریخ طولانی بالای 2000 سال برای تدوین در مدارس خود بوده و در کشور کوچکی مثل استونی شاهد طولانی ترین تاریخ جهان ، بیش از 5000 سال، هستیم ،  شواهد مفصلی در رد گاه نگاری قراردادی می آورد.

4-4 مطالعات گاهشناسانه در مورد سومریان و دیگر اقوام باستانی
گونار هاینسون[7]جامعه شناس و اقتصاددان هلندی (1943)در کتاب سومری ها وجود نداشتند[8](1988) و نیز سایر آثار خود برداشت رایج از بسیاری اقوام باستانی از جمله سومری ها را  با ارائه شواهد بسیار به چالش می کشد. هاینسون با ذکر این نکته که هیچ یک از مورخین قدیم، حتی هرودوت (485، ق.م) که البته خود بر طبق نظر بسیاری از صاحبنظران محل تشکیک جدی است، طی دوهزار سال اخیر پیرامون سومریان که بسیار پیش تر، یعنی در هزاره سوم پیش از میلاد حوالی دجله و فرات می زیسته اند حتی خطی ننوشته اند ، یادآوری می کند که این قوم تنها در 1868 میلادی زمانی که هنوز حفاری نظام مند پا به عرصه وجود ننهاده بود، توسط زبان شناس تاریخی ، جولز اوپرت[9] که مدعی شد خطوط میخی غیر سامی ای کشف کرده است که وجود این قوم را در روزگاران دور ثابت می کند، بدون هیچ پشتوانه باستانشناسانه ای معرفی شد و آثار باستانی منسوب به سومریان نیز چیزی فراتر از 2500 سال را نشان نمی دهند .
او روایتی از مسئله پول را نیز پیش می کشد و خاطر نشان می کند که بر طبق باور رایج، پول ابتدا در هزاره سوم توسط سومری ها بکار گرفته شده و سپس در اواسط هزاره دوم منسوخ می گردد ، بعد از آن ناگهان در 700 قبل از میلاد نه تنها در بین النهرین بلکه در کشورهای مدیترانه هم ظهور کرده و رایج می شود و مورخین هیچ گونه توضیحی به غیر از احتمالات و حدسیات شخصی در توجیه این گسست های تاریخی ارائه نمی دهند(گابوویچ ، 2000). او ضمنا گوشزد می کند از کلدانیان که سالها بعد جای پیشینیان خود یعنی سومریان را گرفته اند هیچ آثاری به جا نمانده است، نه سکه، نه تکه پاره های سفال و آجر و نه حتی واژگان تشکیل دهنده زبان. در حالی که اطلاعات به مراتب دقیق تری راجع به فرهنگ، زبان، آثار و آداب ورسوم سومریان که بسیار قدیمی ترند در کتاب ها موجود است .
گفتنی است که آثارمشکوکِ منصوب به هرودوت بحثی بسیار مفصل دارد و شواهد در مورد غیر معتبر بودن آن به اندازه ای است که مقاله ای جداگانه و حجیم را طلب می کند.


4-5 تحقیقات داویدوویتس و دیگران بر روی اهرام و کتیبه های مصر
پروفسور ژوزف داویدوویتس[10](1935.م) ، مهندس فرانسوی علم مواد و رئیس موسسه تحقیقات ژئوپلیمر داویدوویتس فرانسه در1984 با مشاهده قطعات سازنده هرم بزرگمصر در زیر میکروسکوپ الکترونی آثاری از واکنش های شیمیایی سریع در آنها یافت. چنین واکنشهایی ویژه سنگهای مصنوعی و انواع بتن هستند. او با تحقیق بیشتر موفق به ساخت کپی برابر با اصل سنگ های اهرام مصر ، با استفاده از همان ابزارهایِ بناییِ ابتداییِ یافت شده در معابد مصر شد و ثابت کرد که به جز نخستین ردیف های قرارگرفته بر روی زمین که کم و بیش سنگ طبیعی اند سایر واحدهای سازنده اهرام در واقع بتن ژئوپلیمر هستند (غفوری، 2017). در1987 برخی دانشمندان روس نیز پس از انجام سلسله ای از پژوهش ها و چاپ آن در روزنامه‌ی کومسومولسکا پراودا[11] نتایج تحقیقات داویدوویتس را تایید کردند. آنها در میان بافت کلسیمِ سنگها به جای کربنات کلسیم چَسبمایۀ اکسید منیزیم مشاهده کردند و این درحالی است که هیچ کارخانه سیمانی در مصر باستان وجود نداشته است .
داویدوویتس علاوه بر این، با ترجمه و بازخوانی بسیاری از کتیبه های مصرِ باصطلاح باستان لغات ترجمه نشده و بد ترجمه شده زیادی را از خلال بررسی های خود کشف کرد که بسیاری از آنها نام مواد شیمیایی بکاررفته در ساخت بناها بودند. برخی از واژگان کلیدی ترجمه شده توسط او Ari-Kat ، Rwdt ، Ain ، Tesh ، Mthay، Bekhen ، Aat ، Khnem ،Khem بودند. او برای نمونه مشخص می کند که Rwdt که پیش تر توسط بارگوئت و هریس[12]به سنگ سخت ترجمه شده بود به معنای سنگ نرماست و اشاره به تجمع سنگریزه ها و کلوخه بستن آنها داشته ودر واقع جنس مصالح یادبودهای شنی-سنگی جنوب مصر را بیان می کندکه با دست به راحتی خراش بر میدارند.

4-6 تحقیقات داویدنکو و کسلر پیرامون آثار باستانی و نیز زبانها
ایگور داویدنکو زمین شناس و یاروسلاو کسلر[13] شیمیدان نشان داده اند که هیچ بنای سنگی ساخته دست بشر نمی تواند بیش از 800 سال عمر کند و ساخت بسیاری از بناهای گرانیتی بدون وجود فولاد امروزی غیر ممکن بوده است (گابوویچ ،2000)  . همچنین بسیاری از سکه ها از آلیاژهایی ساخته شده اند که در عهد باستان هرگز وجود نداشته اند و اینها در حالی است که تنها حداکثر 1000 سال از تولید فولاد می گذرد.داویدنکو با طرح سوالات ساده و سپس ارائه تحلیل هایی از منظر زباشناسی تاریخی ، پندار قدمت بالاتر از 500 سال برای بسیاری از زبان های اروپایی را به چالش می کشد. او ازجلد دوم دایره المعارف بریتانیکای 1771 سخن می راند که زبان های رومی امروزی همچون فرانسوی و ایتالیایی را بربری گوتیک بحساب می آورد که از لاتین اعتبار جسته و با گوتیک قابل مقایسه اند . و در مقابل، اسپانیایی را عملا  لاتین ناب می خواند. او ادامه می دهد که این دایره المعارف در انتهای قرن 18 هیچ ذکری از آلمانی یا دیگر زبان های ژرمن که امروزه هم خانواده با گوتیک فرض می شوند نیاورده و کمترین یادی از خویشاوندی بین انگلیسی و گوتیک نمی کند. داویدنکو با اشاره به روایت تاریخ سنتی که لاتین باستان را متعلق به قرن 6 پیش از میلاد دانسته و لاتین کلاسیک را به قرن 1 پیش از میلاد یعنی 500 سال بعدتر بر می گرداند اظهار شگفتی می کند که چرا ظاهر گرافیک لاتینِ کتیبه ای باستان به لاتین معاصر نزدیکتر است تا به لاتین کلاسیک؛ و سپس روشن می سازد که با مقایسه لاتین با زبان های معاصر می توان بر این نکته تاکید ورزید که ساختار صرفی لاتینِ کتابی قرون وسطی تقریبا بطور کامل با نظام صرفی و صَرف افعال زبان روسی تطابق دارد .او نهایتا با این نظر فومنکو که اکثر زبان های اروپایی کپی شده های عمدی و اختراعی از زبان های اسلاوی هستند همسو شده و با مثال زدن فرهنگ لغات وبستر آکسفورد ، که تاریخِ نخستین ظهور هر لغت در متون نوشتاری را نیز ذکر کرده است ، بعنوان بهترین شاهد تکامل تمدن، توجه خواننده را به این نکته جلب می کند که تاریخ های ذکر شده در این فرهنگ با نسخه کنونی تاریخ جهان تناقض عمده دارد و عمده قدمت قابل رصد برای لغات زبان انگلیسی به حوالی قرن16 باز می گرداند، لازم به ذکر است نرم افزار GoogleNgram که ازطریق اینترنت به راحتی قابل دسترسی است و به راحتی می تواند لحظه تولد تمام لغات انگلیسی و چند زبان دیگر را در کسری از ثانیه نشان دهد در هماهنگی با گاه شماری مورد استفاده فرهنگ لغات وبستر آکسفورد قرار داشته و موید گفتمان گاهشناسی نو است .
داویدنکو در ضمن فرایند Great Vowel Shift در زبان انگلیسی را فرایندی نه خود بخودی، که فرمایشی، اصلاحگرانه و ناگهانی می داند که ابتدا در قرن 12 میلادی و فقط در جزایر بریتانیایی اعمال شد و 300-400 سال بعد در بسیاری از آن مناطق دوباره به حالت نخست خود بازگشت (داویدنکو، 2000)

4-7 مطالعات بلوس و نیمتز در زمینه روش های قدمت سنجی

دو فیزیکدان نامی آلمان کریستین بلوس و هانس اولریخ نیمتز[14]در کتاب سقوط کربن14، با انبوهی از آزمایشات و شواهد عملی و علمی فیزیکی ثابت می کنند که روش کربن 14 و برخی دیگر از روش های تعیین دیرینه گی در واقع ناکارآمدتر از آنی هستند که باورمندان به جریان اصلی علم می اندیشند.

5. بحث و نتیجه گیری
سوال تحقیق حاضر بدین شرح است که مطالعات و تحقیقاتِ عمده در حوزه نظریه تاریخی گاهشناسی نو که می توانند دانش زبانشناسی را تحت تاثیر قرار دهند کدامند؟ ماهیت تحقیق حاضر ایجاب می کند که داده های آن به نوعی پیشینه تحقیق نیز محسوب شوند و در عین حال بخشی از بحث و نتیجه گیری، در مبحث تحلیل داده ها نیز صورت گیرد . بعنوان جمع بندی باید گفت که بر طبق گاهشناسی نو، گاه شماری، ترتیب و زمان قراردادی و مورد توافق وقوع رخدادهای تاریخی، به ویژه رخدادهای پیش از قرن 16، که متاثر از گاه شماری اسکالیجری است مملو از تناقضات و ناهمخوانی های متعدد است که لاجرم چگونگی ، هویت و اصالت وقوع بسیاری از رخدادهای تاریخی و هم چنین چیستی و بود و نبود برخی اقوام کهن را تحت تاثیر قرار می دهد. ضمنا با توجه به تکرار چندباره برخی وقایع برجسته تاریخ در جغرافیاهای مختلف ، نمی توان به صحت همه آنها ایمان داشت و تنها باید یکی از آنها را نزدیک به واقعیت پنداشت . از این منظر لاجرم باید گفتمان های متاثر از قدمت زبان های منسوب به اقوام مختلف را نیز مورد تردید قرار داد. تحقیقات فومنکو و داویدنکو نشان می دهد که برای نمونه اغلب زبان های اروپایی بسیار جدید بوده و قدمتی حداکثر به اندازه 5 قرن را دارا هستند . همچنین باور به قدمت بالای برخی شهرهای تاریخی همچون اورشلیم مورد تردید است که این امر باور به قدمت بالای زبان های منسوب به تاریخ قدیم این شهرها مخدوش می سازد. پذیرفتن نادرستی قدمت آثار باستانی مهم همچون دیوارِچین و اهرام مصر نیز قدمت زبان ها و خطوط نوشتاری مربوط به این فرهنگ ها همچون خط و زبان چینی و هیروگلیف های مصر را مشکوک می گرداند. توجه به گسست های تاریخی در رفتار و عملکرد بشر نیز قطعیت وجود اقوامی همچون سومری و لذا زبان و فرهنگ و رسم الخط آنها را زیر سوال می برد. دسترسی به لحظه تولد برخی واژگان در متون نوشتاری  از طریق ابزارهایی همچون فرهنگ وبستر و نرم افزار Google Ngram نیز قدمت بالای بسیاری از زبان های اروپایی، و بیش از همه انگلیسی، را تردیدآمیز می کند . اثبات عدم کارایی روشهای قدمت سنجی همچون کربن 14 و آگاهی از عدم انجام قدمت سنجی بر روی اشیاء موزه های سراسر جهان که در این مقال نمی گنجد نیز مزید بر علت تمام موارد فوق الذکر است.
در صورت مراجعه به منابع ذکر شده در فهرست پایانی این پژوهش می توان به شواهد و مدارک بی شمار دال بر صحت داده های این پژوهش دسترسی پیدا کرد و به گستردگی و جدی بودن این نظریه نوظهور پی برد. اثبات محکم تر داده های این تحقیق، که البته بسیار فراتر از آنچه در اینجا آمده است هستند، منوط به مطالعه بیشتر با رویکرد پایش مثال ها و نمونه های زبانی پژوهش های گاهشناسی نو و لاجرم اشغال تعداد صفحات بیشتری برای ارائه داده ها است.


  1. منابع و ماخذ
    1. فومنکو، آناتولی . مترجمین : مثمر ناهید ، حقیقت طالب، 10/03/1397، مستند تصویری تاریخ ، افسانه یا علم.https://www.yrotsih.com/en/video
    2. غفوری، مجتبی . 10/03/1397، مستند تصویری تاریخ زیر علامت سوال. https://www.yrotsih.com/en/video

1.Blöss Christian ,Niemitz Hans-Ulrich (2000) C14 Crash . Berlin .IT&W
2.Davidovits Joseph , Davidovits Fredric (2001) .The Pyramids , an enigma solved. France. Saint-Quentin
3. Editors of Encyclopedia Britanica(03.02.2018).Julius-Caesar-Scaliger .https://www.britannica.com/
4.Fomenko.A.T,.V. How it was in reality. (08.02.2017).http://chronologia.org/en/how_it_was/08_25.html
5.Fomenko, Anatoly , NosovskyGleb , , New Chronology , http://chronologia.org/en/
6.Fomenko .T.Anatoly  (1972) . History, Science or fiction?. Oregon. Delamere Resources LLC.
7.Gabowitsch, Eugen (2009) .<<A chronological revolution >>. geschichte-chronologie.de
8.Kessler Yaroslav, Davidenco Igor(2000) The book of civilization, Moscow, EcoPress
9.Webster Merriam (03.02.2018) https://www.merriam-webster.com/dictionary/oxford

[1]Anatoly TimofeevichFomenko

[2]New Chronology

[3]Joseph Justus Scaliger

[4]Metropolis

[5]стол

[6]Создайте

[7]Gunnar Heinsohn

[8]Die Sumerer gab esnicht

[9]Jules Oppert

[10]joseph davidovits

[11] Komsomolskaya Pravda

[12]H.Barguet&J.R.Harris

[13]Igor Davidenko&YaroslaveKesler

[14]Christian Bloss , Hans niemetz Ulrich

1 دیدگاه

  1. Thanks for one’s marvelous posting! I quite enjoyed reading it, you happen to be a great
    author.I will make certain to bookmark your blog and definitely will come back at some point.
    I want to encourage you to continue your great writing, have a nice evening!

دیدگاهتان را بنویسید